به گزارش تابناک همدان، زهرا نژاد بهرام، فعال رسانهای با اشاره به تاثیرات اعتماد سازی در رسانهها بر افکار عمومی در روزنامه اعتماد نوشت: از ویژگیهای اصلی رسانهها اعتمادسازی، اعتماد مداوم و اعتماد پایدار است، با این کلمه عمق رسانه تعریف میشود. اعتماد به اخبار منتشره، اعتماد به مخاطبان، اعتماد به گویندگان و… این بذر نقطه آغاز حرکت رسانه است هر چند رسانه تکنولوژی، ابزار، سوژه و… لازم دارد، اما اعتماد ستون استقرار آن است.
با روند رو به گسترش در مالکیت رسانههای جریان اصلی از سوی سیاستمداران، صاحبان سرمایه و ذینفوذان دایره اعتمادزایی به رسانه روز به روز کوچکتر شده است. اما با ورود رسانههای نوین به عرصه خبررسانی و اطلاعرسانی تغییری شگرف در ادبیات رسانه از یک سو و مساله اعتماد از سوی دیگر شکل گرفت! بر اساس تحقیق در سیاستگذاری رسانهای توجه به چند موضوع ضروری است: ۱. آشنایی با نظام باورهای مخاطبان؛ این باورها به تدریج شاخصهای شناختی افراد را شکل میدهند و چگونگی خوانش آنها را مشخص میسازند. ۲. دستهبندی مخاطبان بر اساس نظام باورها و تمایزات زیستی؛ تفاوتهای زیستی میتواند نظام باورهای افراد در یک جمع به ظاهر یکسان را متفاوت کند، باید مخاطب هدف با توجه به تفاوتهای زیستی و نظام باورها انتخاب شود. ۳. ارتباطگیری با مخاطب از طریق همدلی و ایجاد اعتماد؛ پیشفرض مهم مخاطب برای گزینش یک رسانه، پیشنهادی است که از آن در ذهن دارد، این موضوع هوشمندی رسانهها را برای انتخاب شدن از سوی مخاطب و رابطهگیری با او را میطلبد.
(۱) از اینرو رسانههای نوین بستری برای خلق ارتباط بودند. آنها توانستند ارتباط مونولوگ را دیالوگ کنند و به مخاطب اجازه دادند نه تنها نظردهی کند، بلکه خود فرصتی برای گفتن داشته باشد. در این رسانهها فناوری دست مخاطب و رسانه را با هم گشود هرقدر قدرت رسانه از نظر تکنولوژی افزایش یافت به همان میزان قدرت مخاطب بالا رفت. در کنار این مهم بستری دیگر نیز فراهم آمد و آن در دسترس بودن رسانه بود برای همه علاقهمندان و مخاطبان و آنها توانستند در اندک زمانی خبر بگیرند و خبر بدهند!
این مهم نیز بستر اعتمادسازی را بیشتر برای رسانههای نوین باز کرد و عرصه دروازهبانی را به صورت عام روی همه گشود و امکان تصحیح و تکذیب خبر در کوتاهزمان فراهم آمد.
رسانههای نوین در مقوله مالکیت بهرغم شروع اولیه که با ابتکار و سرمایه دانشی و فنی وارد عرصه اطلاعرسانی شده بودند، اما ارتقای سرمایه و میل دوباره سیاستمداران و صاحبان سرمایه را به خود به عنوان فرصتی جدید برای ورود به عرصه بازار رسانه فراهم دیدند.
علاقه ایلان ماسک صاحب صنایع تسلا و از ثروتمندترین افراد جهان برای خرید توییتر نمونهای بارز از آن است یا تمایل دولتها برای محدودسازی دسترسی به این رسانهها با اتخاذ سیاستهای خاص بخشی دیگر از رویکرد است. اما نکتهای که قابل تامل است، این است که اگر این رسانهها بخواهند همچنان اثرگذار و سودآور باشند نیازمند تداوم راه پیشین خود هستند وگرنه مخاطبان را به سرعت از دست میدهند؛ لذا استراتژی احترام و بازیگری مخاطب دستور اصلی و اولیه بقای این نوع رسانههاست، لذا هر خریداری و هر علاقهمندی به تاثیرگذاری بر این رسانه باید بداند رمز بقای رسانههای نوین اعتماد میان مخاطب و رسانه است بنابراین هر گونه تخطی از این حوزه به معنای افول آن رسانه است!
این دستور کار برای رسانههای نوین استراتژی است نه تاکتیکی، لذا پایبندی به آن عینیت آزادی بیان و واقعنگری در عصر جدید انقلاب ارتباطی است؛ لذا به نظر میرسد تحولی ویژه در ساختار و عمل رسانهای به وقوع پیوسته که شاید کمتر بشود با نظریات پیشین ارتباطی آنها را معنا کرد. توده بیشکل مخاطب در نظام ارتباطی جریان اصلی اکنون به جامعه و گروههای کوچک سازمان یافته، چالاک و فعال مبدل شدهاند و به قول کاستلز در محتوای خود-تولید و در پخش نیز خودگردان شدهاند و دریافت هم توسط مخاطب انتخابگر صورت میگیرد. (عقیلی و قاسمزادهعراقی؛ ۱۳۹۴: ۲۲) (۲)
با این رویکرد با توجه به تحول در عرصه مخاطب تصویر رسانههای نوین در اعتمادزایی با شاخصهای جریان اصلی شاید دارای اشتراکاتی باشد، اما دارای تفاوتهای آشکاری است که این مهم در تغییر اندیشه مخاطب، ابزارهای مورد استفاده او و تحمیل اندیشهاش به جریان رسانهای است. مخاطب فعال و انتخابگر و خود تولیدگر نظام ارزشی جدیدی را برای استفاده از رسانه تعریف کرده که شاید کماقبالی نسبت به رسانههای جریان اصلی ناشی از همین رویکرد باشد. از اینرو به نظر میرسد عصری که در آن زندگی میکنیم، کارکرد ارتباطات توسعه را که با ظرفیتهای رسانههای سنتی آغاز کرده بود، دهه هفتاد میلادی نقطه اوج آن بود، اکنون با چالشهای جدید روبهرو شده که ارتباطات توسعه را خود بنیاد نهاده و مفاهیمی که از طریق رادیو و تلویزیون قرار بر نشر و آموزش داشت اکنون در بستر شبکههای اجتماعی دست به دست شده و خیلی زودتر درونی میشود و قابل استفاده؛ اگر آنها وارداتی بود اکنون تولیدات درونی است و درونزا و قادر است بستر آموزش را نه تنها فراگیر بلکه اثرگذار کند.
بر اساس یک گزارش از چهار میلیارد و ۶۶۰ میلیون نفری که در جهان به اینترنت دسترسی دارند، چهار میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفر از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، یعنی به عبارتی بیش از نیمی از جمعیت هفت میلیارد و ۸۰۰ میلیون نفره جهان. تعداد کاربران این پلتفرمها از ابتدای سال ۲۰۲۰ تاکنون ۲۹۰ میلیون افزایش داشته که نشان میدهد شبکههای اجتماعی همچنان با سرعت در حال گسترش هستند. (۳)
از اینرو به نظر میرسد تحولی شگرف در دنیای کنونی رخ داده که ابعاد آن شاید هنوز شناخته نشده، اما آنچه مهم است، این است که رسانههای نوین بستری متفاوت برای تحولات ارتباطی فراهم کردهاند که ستون اصلی آن اعتماد مخاطب است و تا زمانی که آن را در اختیار دارند قادر به اثرگذاری هستند.
۱- https: //elmnet.ir/Content/UserProfile/Document/۱۰۰۴۱۷۳۷-۰۵db۳f۷۴-be۳۳-۴b۴c-۹a۷d-۱۵bb۴۷۸۶a۱۳c.pdf
۲- عقیلی، سیدوحید، مرتضی قاسمزادهعراقی ۱۳۹۴». (رسانههای اجتماعی؛ چیستی، کارکردها و چالشها» فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات توسعه اجتماعات ایرانی، شماره ۱: ۳۶-۲۱.
۳- https: //www.irna.ir/news/