بدون شک اگر زلال چشمه جوشان و بحر خروشان غدیر در طول قرون و اعصار پس از حضرت رسول (ص) به غفلت و ناراستی مدعیان دچار نشده بود بسیاری از بلایا و مصیبتهایی که امروز در حق امت اسلام میرود از اساس فرصت ظهور و بروز پیدا نمیکرد.
به گزارش فارس، حوالی قرن چهارم و درست همان زمانی که غزنویان حنفی بر ایران حکم میراندند نگارهای در کتاب «آثار الباقیه عن القرون الخالیه» ابوریحان بیرونی از واقعه غدیر نقش بسته که پیامبر اکرم (ص) را در حالی که دست مولا علی را بالا برده به تصویر کشیده و این سند به خوبی نشان میدهد حتی در اوج استیلای تفکر اهل سنت، انکار واقعه غدیر اساسا ممکن و عقلانی به نظر نمیآمده است.
با این وجود، اما تلاشهای پیدا و پنهان بسیاری صورت گرفته که ابتدا بر کتمان اصل ماجرا و تشکیک در قوت احادیث و روایات متمرکز بود، اما به سبب ضعف در استدلال و قرائن از سوی هیچ کدام از نحلهها و فرق اسلامی پذیرفته نشد بعدها قلب معنای حدیث غدیر و کلمه «مولی» مدنظر قرار گرفت که برخی آن را به عنوان سند دوستی پیامبر (ص) و علی (ع) دانستند، اما همین ابهام نیز با شواهد و قرائن رد شد و همچنین از طریق استقرای ناقص این پرسش بیپاسخ طرح شد که به فرض پذیرفتن مولی به عنوان «دوست» مصادیق این دوستی و حب و انس و نزدیکی کجاست و اگر بنا باشد فردی گوهری را در اختیار دیگران قرار دهد آیا باید فردی که به صراحت نزدیکترین دوست اوست در اولویت و مصدریت باشد یا خیر؟
امروزه نیز دشمنان لجوج و کوردلی هستند که، چون از طریق نفی و طرد و سفسطه راه به جایی نبردهاند راه لاادریگری پیش گرفته میگویند، چون ما نمیدانیم وضع آن زمان چگونه بوده قضاوت نمیکنیم و قضاوت یاران رسول را به خدا میسپاریم و دریغا که این شیوه مغلطه تا چه حد یادآور همان «الحکم الا لله» و قرآن بر سر نیزه کردن است که خون بر دل امیرالمومنین کرد و بدا به حال ناآگاهانی که سالهاست زیر چکمه ناآگاهی زعمای قوم خود از درک عظمت و زیبایی چشمه ولایت و امامت محروم مانده و گرفتار انواع و اقسام دجالها و تیمورها و چنگیزهای نوین در ظاهر مسلمان شدهاند.
توقف در غدیر و بالا بردن دست مولا علی (ع) در کنار چشمههای زمینی به نوعی تداعیکننده اتصال از زمین به چشمههای انوار الهی نیز هست که در این روز دین خدا بر مردمان کامل شد و پیامبر (ص) حجت را بر امت اسلام تمام کرد که امری را ناگفته نگذارده و شرایط بعد از خود را به قضا و قدر و هوا و هوس افراد و سلایق واگذار نکرده و از این منظر غدیر تفکیککننده حق و باطل و فرقانی میان خالصان در دین و ناباوران است.
غدیر در اساس تکمله «ثقلین» و جوهره دین اسلام و ثمره نبوت پیامبر (ص) است و نام غدیر تعیینکننده صراط مستقیم تا آخرین روز دنیا و خطابه غدیر زندهترین سند آن و برونداد آن ولایت امیرالمومنین (ع) است.
در طول تاریخ بعثت پیامبر اسلام تنها حکم غدیر است که با مقدماتی خاص در مکان و زمان ویژه و در بین اجتماعی عظیم مطرح شده است، زیرا احکام الهی دیگر یا در مسجد پیامبر (ص) و یا در خانه آن حضرت برای عدهای گفته میشد و بعد خبر به همه میرسید.
امری که غدیر را از سایر اعیاد اسلامی متمایز میکند، موضوع امامت است، چراکه شأن نزول عید غدیر چیزی جز به امامت رسیدن و منصوب شدن حضرت امیرالمؤمنین (ع) از سوی پیامبر اکرم (ص) به اذن خداوند متعال نیست، لذا اهمیت و اکبر بودن عید غدیر را باید از همین منظر مورد جستوجو قرار داد.
پیامبر اکرم (ص) پیش از بیان این فراز از خطبه غدیر که «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ»، جملهای دیگر بیان کردند و با طرح این مسأله بهنوعی از مسلمین اقرار گرفتند که منِ پیغمبر در جایگاهی هستم که چنین نصبی انجام دهم، آن جمله این بود: «النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ»؛ یعنی من در ولایت بر شما از خودتان برتر هستم، حال من که بر شما اولی هستم تأکید میکنم که: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ». این اولویت از طریق نصب امیرالمؤمنین (ع) به امام منتقل شد و پس از انتصاب امیرالمؤمنین این مولا علی (ع) است که «أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ» است و این جریان یکی پس از دیگری برای تمام حضرات معصومین (ع) تا به امام زمان (عج) صدق میکند.
تعداد راویان مستقیم و غیر مستقیم واقعه غدیر به حدی است که در تواتر آن هیچ شکی وجود ندارد و تبریک گفتن بسیاری از صحابه به امیرالمومنین و شعرهایی که در دهههای بعد با مضمون غدیر سروده شده همه قرائنی است که تواتر و ایقان واقعه غدیر را محکم میسازد.
علامه امینی مجموع سلسله اِسناد خطبه و حدیث غدیر را از منابع اهل سنت گردآوری کرده و به همراه سایر دلایلِ اثباتکننده واقعه غدیر در قالب ۱۱ جلد کتاب الغدیر به رشته تحریر کشیده است.
باید توجه کرد که در آن مقطع حساس آنچه میتوانست همه نقشههای منافقان را یکجا خنثی کرده و اسلام را حفظ کند، تعیین جانشین پیامبر و اعلان رسمی آن بود، چنان که حضرت زهرا (س) در این باره می فرمایند: «پیامبر در روز غدیر، عقد ولایت را برای علی علیه السلام محکم کرد».
عجبا که خداوند به پیامبر خود نهیب میزند «إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه»، اما برخی مدعی میشوند که این ایستادن در کنار غدیر خم و نگاه داشتن افرادی کثیر به مدت طولانی در گرمای آفتاب تنها برای ابلاغ دوستی بوده است و سوال اینجاست که حتی اگر در همین حد هم از مخالفان غدیر قبول کنیم آیا جداشدگان از مسیر اهل بیت، حق دوستی را ادا کردند که تا سالها صحبت از غدیر و علی ابن ابیطالب ممنوع و شخصیت آن بزرگوار با انواع ترفندها در پس پرده نگاه داشته شده بود و این چه دوستی است که همگان تا توانستند بر سبیل منافع خود تاختند و دوست شماره یک رسولالله را سالها منزوی و خانهنشین نگاه داشتند.
دریغا که مقام این اصلیترین حبیب رسول خدا را نشناختیم که غدیر جز در جایگاه سفارش و تاکید موکد پیامبر (ص) برای خود ایشان ارزشی نداشت و در واقع شخصیت آن بزرگوار است که به غدیر معنا بخشید و این علی نبود که به خلافتها و حکومتها نیاز داشت که او بدون حکومت هم امام و مولا بود، اما این حکومتها و خلافتها بودند که به او و عدالت تام و تمامش نیاز داشتند که اگر از این چشمه جوشان هم به قدر تشنگی نوشیده بودند امروز شاهد انواع انحرافات و بلایا در بلاد مسلمین و کلیدداران کعبه نبودیم و زعمای قوم اسلام را دست در دست کفار و یهود نمیدیدیم.
با این وصف چه خوب بود اگر عید بزرگ غدیر توسط شیعیان حضرتش چنانکه باید و در قد و قامت عزاداری سالار و سرور شهیدان بزرگ داشته میشد و به عنوان آیینی عظیم و جهانی شناخته میشد تا انوار تابنده حب امامت و ولایت به جانهای خسته و در بیخبری نگاه داشته شده برسد و حجت بر فرزند آدم ابوالبشر تمام شود کی بیخبران راه همین است و همین.
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا مَوْلاَیَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ یَا أَمِینَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ سَفِیرَهُ فِی خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ الْبَالِغَةَ عَلَى عِبَادِهِ
سلام بر تو اى آقاى من اى امیر اهل ایمان اى امین اسرار خدا در روى زمین و سفیر خدا بر خلق و حجت بالغه الهى بر بندگان
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا دِینَ اللَّهِ الْقَوِیمَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِیمَ
سلام بر تو اى دین محکم و استوار و راه مستقیم خدا
السَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبَأُ الْعَظِیمُ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ وَ عَنْهُ یُسْأَلُونَ
سلام بر تو اى خبر بزرگ عالم که امت در آن راه اختلاف پیمودند و مسؤول حق خواهند بود
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ آمَنْتَ بِاللَّهِ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ وَ صَدَّقْتَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ مُکَذِّبُونَ
سلام بر تو اى امیرمؤمنان اى آنکه تو به خدا وقتى ایمان آوردى که امت همه هنوز مشرک بودند و هنگامى که تو حق را تصدیق کردى آنها همه تکذیب میکردند.