دبیر جبهه پایداری در استان همدان با بیان اینکه برخی دنبال دوقطبیسازی هستند، گفت: در دولت روحانی آمارسازی دیدیم و دروغپردازی.
به گزارش فارس ، بصیرتافزایی در بین مردم به منظور انتخاب فرد اصلح در انتخابات یکی از کارویژههای رسانههاست، وظیفهای مهم و اثرگذار که باید نخبگان و افراد موثر در جامعه با توجه به شرایط حساس و مهم پیش رو بیش از پیش به این مسئله توجه داشته باشند.
در همین راستا گفتوگویی با حجتالاسلام احمدحسین فلاحی دبیر جبهه پایداری در استان همدان در خصوص شاخصهای فرد اصلح برای ریاست جمهوری و تشریح وضعیت کشور از ابعاد مختلف ترتیب دادیم.
در خصوص اهمیت انتخابات و حضور مردم در پای صندوقهای رأی بفرمایید:
فلاحی: انتخابات ریاست جمهوری موضوع مهمی در کشور است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت؛ به دنبال آن تحولات داخلی و بیرونی رقم خواهد خورد و در نوع تعامل ما با دنیای پیرامون ما اثر میگذارد. اهمیت انتخاب فرد اصلح برای ریاست جمهوری و مجلس را میتوان در فرمایشات مقام معظم رهبری مشاهده کرد، به خصوص در دی ماه سال 94 برای انتخابات مجلس که تأکید زیادی برای حضور مردم داشتند و فرمودند حتی اگر عدهای نظام را قبول ندارند به خاطر کشورشان در انتخابات شرکت کنند که نقطه ضعف به دشمن نشان ندهیم. دشمنان ایران 38 سال در کمین نشستهاند که به ما ضربه وارد کنند و تمام رفتارهای ما را رصد میکنند.
انتخابات در ایران به معنای واقعی یک انتخاب آزاد و براساس اصول دموکراسی است که رأی واقعی مردم در آن لحاظ میشود و در ایران انتخابات به دست خود مردم برگزار میشود از ثبتنامها، افراد پای صندوقها، کار شمارش آرا، ناظران، معتمدین مردم و شورای نگهبان همه از مردماند.
حال با این وضعیت و حضور مردم در صحنه، ادعای فتنهگران در سال 88 مبنی بر اینکه در انتخابات تقلب رخ داده، کذب محض بود به طوری که آقای تابش خواهرزاده خاتمی در جایی گفت که دایی من گفته در این کشوری که من هشت سال رئیس جمهور آن بودم تقلب انتخاباتی محال است.
مشارکت مردم در انتخابات بالای 50 درصد و حتی گاهی تا 85 درصد بوده است، نظام جمهوری اسلامی نظام مردمی و با پشتوانه مردمی است اما دشمن با کمک عوامل داخلی و خارجی خود سعی دارد این مشارکت را به کمتر از 50 درصد برساند، ما متأسفانه ضربهای که میخوریم از درون است نه بیرون. سربازان ما شجاعانه کیلومترها دور از مرز ایران در حال محافظت و پاسداری از این خاک هستند پس دشمن از خارج ما را تهدید نمیکند بلکه از درون برای ما برنامه ریخته است. دشمن میداند اگر امنیت کشور بهم بخورد همه چیز به هم میریزد و در صورت نبود این امنیت دشمن دیگر نیروی خودی و غریبه نمی شناسد پس ما به یک رئیس جمهور با تفکر انقلابی نیازمندیم.
فرد اصلح چه شاخصههایی باید داشته باشد؟
فلاحی: این شاخصه ها را باید در وصیتنامه امام راحل و فرمایشات حکیمانه مقام معظم رهبری جستوجو کرد، مسوولان نباید خوی اشرافیگری داشته باشند، باید استکبارستیز باشند، مدیر باشند و مدبر، متعهد و متخصص، روحیه انقلابی داشته باشند و طوری نباشد که دشمن از آنها تعریف کند، هرجا دشمن از کسی تعریف کرد بدانید او به درد مسئولیت نمیخورد.
مردم باید حواسشان باشد فردی که منافقین و اسرائیل و اتحادیه اروپا از او حمایت میکند، تنها یک فرد نیست بلکه حمایت از یک تفکر است.
*جامعه در حال حاضر با دو تفکر «انقلابی» و «غیر انقلابی» مواجه است، لطفا در این خصوص بیشتر صحبت کنید
فلاحی: ما دو نوع تفکر داریم اول، تفکر سازش و تعامل تسلیمگونه با غرب و دیگر تفکر مقاومت و توجه به عزت و قدرت داخلی. در تفکر اول افراد نجات کشور را در وابستگی به غرب و متوسل شدن به آنها میدانند و هر آنچه مد نظر غرب است را درست میپندارند ولو اینکه با مبانی دینی ما سازگار نباشد، آنها وجود پیشرفت را در حاکمیت دینی و پیوست انقلابی - دینی قبول ندارند، این تفکر از اواخر دوران قاجاریه و بعدها به شکل قویتر در دوران پهلوی در کشور شکل گرفت، این افراد میگویند دین مانع پیشرفت است و جامعه دینی نمیتواند کشور را اداره کند.
پاسخی که به این افراد باید داد این است که وقتی ما جزو هشتمین یا نهمین کشور هستهای هستیم این دستاورد بزرگ به همت شهدای هستهای و جوان انقلابی رخ داه است ،اینکه در زمینه آیتی و تکنولوژی سختافزاری و خیلی مسائل دیگر حرف برای گفتن داریم به دست جوانان انقلابی ما محقق شده است نه تفکر غربی و غیر انقلابی!
تفکر دوم، تفکر مقاومت در مقابل غرب است که همان تفکری رهبری است، در این تفکر با اتکا به ارزشهای دینی، نیروهای بومی و جوانان انقلابی میتوان کشور را مدیریت و اداره کرد، نگاه این تفکر بروننگر و درونزاست. تفکر دینی و اسلامی تأکید بر انسانهای مومن داخل کشور دارد. همین تفکر باعث شده که پرونده مقاومت ما در سوریه و عراق درخشان باشد و در مقابل 100کشور دنیا ایستادگی کنیم.
حال پرونده سازش با غرب را ببینید و بررسی کنید که چهار سال مذاکره و سازش و امتیاز دادن و یا گرفتن چه نتیجهای داشته؟ جز اینکه رئیس بانک مرکزی در برنامه خبری اعلام میکند مذاکره هیچ دستاوردی نداشت. اینجا ما به فرد کار نداریم بلکه به دو تفکر و گفتمان که در کشور وجود دارد کار داریم. البته در تفکر سازش افراد دو دسته هستند یک دسته اعتقادی به دین ندارند و می گویند امام و پیغمبر نباید درعرصه سیاست و ... دخالت کند و حق دخالت به دین را نمیدهند مانند سعید حجاری و خاتمی که اصلا اندیشه امام را قبول ندارند و آن را به موزه تاریخ حواله میکنند!، رهبری این خطر تحریف را احساس کردند و با هشدار نسبت به تحریف اندیشه امام توسط یک جریان خاص، به ترسیم شخصیت امام پرداختند و فرمودند که امام خمینی(ره) یک شخصیت مومن و انقلابی بود و اندیشههای ایشان همواره جریانساز است.
دسته ای دیگر دین را باور داشته اما موضعگیری آنها راهی به غیر از دخالت دین را در پیش میگیرد مانند مصدق، بختیار و بازرگان که خود را دیندار معرفی کرده اما دین در عرصه شخصی است نه اداره کشور...
در مورد عملکرد مثبت و منفی دولت یازدهم و نوع تفکر آن بفرمایید:
فلاحی: دولت یازدهم با شعار تدبیر، امید و روش اعتدال روی کار آمد. شعاری که از روز اول روی آن مانور دادند شعار اقتصادی بود و در سخنرانیهای روحانی و نوبخت بارها کلیدواژه رونق کسب و کار، وعده 100 روزه و جذب سرمایهگذاری خارجی را میشنویم، این دولت کپی دوران سازندگی و کابینه آن هم کابینه دولت هاشمی است که اعتقاد به تعدیل اقتصادی داشت، اینها معتقد بودند باید تورم کشور ما با تورم در سطح جهانی یکسانسازی شود در حالی که ما کشوری با مردمان فقیر بودیم و دوران بعد از جنگ را میگذراندیم، البته اعتقاد آنها این بود که عدهای در زیر چرخ این توسعه له خواهند شد و ایرادی هم ندارد!!
در مورد دولت یازدهم و این تفکر باید بگویم بعد از چهار سال هیچ نقطه مثبتی در زمینه تولید، اشتغال، کارآفرینی و رشد اقتصادی نمیبینیم، 12 هزار واحد صنعتی تعطیل شده است، این دولت میگوید تورم را پایین آورده در حالی که رکود در تورم پایین از نظر اقتصاددانها هیچ ارزشی ندارد. مهمتر اینکه توجهی به اقتصاد مقاومتی و استقلال اقتصادی با تکیه بر نیروهای داخلی و منابع داخلی نداشت و بعد از چهار سال 6 میلیون بیکار، 833 هزار تحصیلکرده از لیسانس تا دکترا داریم که میتوان با این وضعیت نتیجه گرفت نه چرخ سانتیرفیوژها چرخید نه چرخ زندگی مردم.
این دولت بیتوجه به فرهنگ بود و یک بازخورد مثبت فرهنگی نداشت، میگوید ما فضای مجازی را گسترش دادیم اما با چه پیوست فرهنگی و مدیریتی در کشور؟! برخی کشورها از این فضا در زمینه اقتصادی کسب درآمد میکنند، حتی چند برابر صادرات نفت کشور ما درآمد به دست میآورند اما نبود پیوست فرهنگی برای شبکههای اجتماعی باعث بروز مشکلات بسیاری در کشور شده است.
در زمینه سیاسی این دولت، سازش با غرب و شعار تدبیر، مذاکره و تقریبا امتیاز دادن و امتیاز گرفتن را در پیش گرفت. در طول تاریخ این تفکر وجود داشت و در عرصههای مختلف نتیجهای جز منفی به بار نداشت. با روی کار آمدن این دولت دو سال در سازمان ملل نماینده نداشتیم، در این چهار سال جریان غمبار فرودگاه جده، واقعه منا و... رخ داد که اگر در واقعه منا رهبری ورود نمیکردند حتی جنازههای شهدا را به ما نمیدادند. در گمرکات کشورهای دیگر چون در آسیای مرکزی وضع به همین منوال بود؛ با ایرانی برخورد بدی داشتند تا جایی که کشور جیبوتی هم ما را تهدید کرد.
روحانی در خاطراتش در روند مذاکرات هستهای در سال 82 تا 84 میگوید البرادعی ما را فریب داد، یا اینکه رئیس جمهور فرانسه بگوید آقای روحانی ما دو نفر عاقل هستیم؛ دیگر راهی جز توقف فعالیت هستهای شما نمیشناسیم و مذاکره فایدهای ندارد! چه معنایی میتواند داشته باشد؟
نتیجه تعلیق هستهای و عقب ماندن هستهای در سال 82 تا 84 «هیچ» شد. ما داوطلبانه تعلیق را شروع کردیم و هر مرحله ای که پیش رفتیم یک قطعنامه علیه ما صادر میکردند، در این دو سال 6 قطعنامه صادر شد و همه آنها در دوران اصلاحات بود تا اینکه رهبری ورود کردند و فرمودند باید تعیقها شکسته شود و فعالیتهای هستهای از سر گرفته شود. دور بعدی مذاکرات مقطعی الماتی یک و دو و یا ترکیه- برزیل بود که آمریکا عهدشکنی کردند. قرار بود 20 درصد غنیسازی را به ما بدهند، اما این اتفاق رخ نداد بنابراین نیروهای ارزشی ما چون شهید شهریاری پیگیری کردند و غنیسازی 20 درصد را برای کشور ارمغان آوردند، اما با مذاکرات دولت روحانی در قالب برجام از اورانیوم 20 درصدی که 500 کیلو داشتیم و یا اورانیوم 5 درصدی که 11 تن داشتیم، دیگر خبری نیست، قلب راکتور اراک از بتون پر شد و این نتیجه مذاکرات این دولت بود؛ هیچ یک از اموال بلوک شده هم به کشور برنگشت.
دولت مدام میگوید ما سایه جنگ را از ملت دور کردیم، به نظر شما هدف آن از این صحبتها چیست؟
فلاحی: اوباما در خصوص ایران گفت: «قدرت ما در مقابل ایران براساس همکاری شرکای بینالمللی ما بود ولی این شرکا خسته شدهاند؛ قدرت ما در مقابل ایران به تجهیزات و نیروی نظامی ما نیست بلکه به شرکای ما بود».
دشمن خارجی و عوامل داخلی همراه با دشمن خارجی به دنبال اغواکردن مردم هستند، رهبری جواب کوبندهای به ادعای آنهایی دادند که مدام حرف از جنگ میزنند و فرمودند حضور مردم در صحنه باعث بازدارندگی دشمن است.
اینها قدرت را فقط در دست چند کشور اروپایی و آمریکا میبینند و فقط هم اینها را کشور میدانند در صورتی که در دولت قبلی از 150 کشور جنبش عدم تعهد با ایران ارتباط داشتند، باید این سوال را کرد که با روی کار آمدن دولت یازدهم آیا تعداد دوستانمان زیاد شده است یا تعداد دشمنانمان آن هم به علت ضعف قدرت سیاسی؟ این دولت میگوید که جامعه جهانی علیه ما بود و ما توانستیم با دنیا ارتباط برقرار کنیم که رهبری در سخنرانی های خود فرمودند کدام جامعه جهانی؟ در حالی که 150 کشور با ما متعهد بودند و تنها سه کشور اروپایی و امریکا علیه ما بودند، آیا این سه کشور جامعه جهانی هستند؟
این دولت چه میزان به وعدههای خود جامه عمل پوشاند؟
فلاحی: معتقدم این دولت در پاسخگویی به مردم نمره بسیار ضعیف دریافت کرده است، نه تنها به مردم در مورد عملکرد خود گزارش شفاف نمیدهد که نمیاندگان آنها در رقابتهای انتخاباتی نیز به دنبال دوقطبیسازی هستند.
اینکه در مناظرهها فقط گذشته را متهم کنند و مردم را از آینده و تغییر بهراسانند، راه به جایی نخواهند برد! آقای روحانی و آقای جهانگیری از اینکه چرا وعدهها عملی نشد به مردم گزارش نمیدهند، از اینکه چرا 4 میلیون شغل ایجاد نشد در صورتی که وعده آن داده شده بود، حرفی زده نشد!
آنها به جای پاسخ دادن به سوالات، مدام طفره میروند و مسائل حاشیهای و غیر واقع را مطرح میکنند، مدام وعده و شعار میدهند، البته مردم ما هوشیار هستند و به این شعارها اهمیتی نمیدهند، چون اگر بنا بود کاری انجام شود باید در این چهار سال بخشی از آن انجام میشد، اما اتفاقی در کاهش بیکاری رخ نداد.
بزرگترین مشکل کشور ما اشتغال جوانانی است که مانند شمع آب میشوند؛ نیروی جوانی و شادابی کشور در حال از دست رفتن است، وضع اقتصادی بحرانی و اسفناک است و دستاورد دولت شده یک هواپیمایی که نیامده به ایران رفت تعمیرگاه.
آیا مشکل کشور ما تنها هواپیما بود در حالی که تنها 5 درصد مردم ایران از هواپیما استفاده میکنند و تعداد کشتهشدگان جادهای ما به اندازه شهدای تروریستی کشور است؟ آیا رفع مشکلات ریلی کشور در اولویت نبود تا اینکه برویم هواپیمای از رده خارج شده غرب را بخریم و پول یکونیم سال فروش نفت را بابت آن بدهیم.
این دولت در مورد رفع حاشیهنشینی و فقر مردم چه عملکردی دارد و چقدر به موضوع روستاها و کشاورزان توجه کرده است؟ چقدر به رونق کشاروزی و ایجاد امنیت غذایی و خودکفایی در زمینه محصولات کشاورزی توجه شده؟ در شهری مانند خوزستان اگر به کشاورزی توجه میشد دیگر مشکل ریزگرد نداشتیم که زندگی مردم فلج شود. ما در زمینه بنزین به خودکفایی رسیدیم و این دولت اعلام کرد این بنزین آلودگی بالا دارد بنابراین بنزین وارد شد، آلودگی این بنزین کمتر از بنزین تولیدی نبود.
اگر صحبتی در ادامه این بحثها دارید بفرمایید...
فلاحی: مردم ما خوب میدانند که حقوق نجومی در این دولت رقم خورد، بنابراین نمیشود به دولتی که خوی اشرافیگری دارد اعتماد کرد،
فسادهای اقتصادی و اختلاسها در این دولت بیداد میکند، در مسائل فرهنگی بسیار عقب هستیم، در رشد علمی روند نزولی داشتیم، در بعد اجتماعی توجهی به مقابله با آسیبهای اجتماعی نشد، در بخش اشتغال فقط شاهد آمارسازی بودیم و دروغپردازی.
مردم عادی از اخذ تسهیلات عاجز هستند اما عده بسیار کمی از تسهیلات میلیاردی با کارمزد ناچیز بهرهمند میشوند، در کل باید گفت این دولت دستاوردی نداشت و امیدواریم مردم با انتخاب آگاهانه و بصیرتی خود فرد اصلح و انقلابی را انتخاب کنند تا کشور را از این وضعیت بحران نجات دهد.
مردم باید هوشیار باشند، ابتدا با حضور حداکثری در انتخابات ولایتمداری خود را نشان دهند و در وهله دوم با انتخاب اصلح زمینه را برای یک حرکت انقلابی و جهادی در حوزه تحول در ایران عزیز مهیا کنند.