دومین نشست از سلسله نشستهای معرفی کتاب «قدرت شکننده آمریکا» نوشته نوام چامسکی و ویجی پراشاد مورد بررسی قرار گرفت.
به گزارش تابناک همدان، مترجم این کتاب اظهار داشت: ترجمه عنوان انگلیسی این کتاب یعنی خروج آمریکا از عراق، لیبی، افغانستان و قدرت شکننده آمریکا اما قسمت اول عنوان انگلیسی کتاب حذف کردم، زیرا معتقدم عنوان کتاب باید کوتاه و جذاب باشد.
سعید محمدی کاوند در خصوص نویسندگان این کتاب گفت: ویجی پراشاد، اندیشمند سیاسی با اصالت هندی ـ آمریکایی است که حوزه مطالعاتیاش «افول آمریکا» است و نوام چامسکی، یهودی است، اما درباره سیاستهای ظالمانه آمریکا و اسرائیل بسیار منتقدانه صحبت میکند.
وی با بیان اینکه این کتاب در هفت فصل، راهبردهای مداخلهجویانه آمریکا بعد از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی را بیان میکند، اشاره کرد: چامسکی درباره این کتاب به راهبردهای اشتباه آمریکا و سرمایهگذاریهای زیادی که در حوزه نظامی در کشورهای مختلف اتخاذ کرده، میپردازد که آنچه قدرت ایالت متحده را شکننده میکند، تضعیف جایگاه هژمونی آمریکاست.
این کارشناس مسائل امریکا در خصوص مهمترین نکتهای که این کتاب گفت: مهم ترین نکته کتاب پدیدارشدن قدرتهای نوظهوری چون روسیه و چین است و حتی به نظر من جنگ روسیه و اوکراین راهبرد خود آمریکا بود و در واقع جنگ آمریکا و اوکراین است. حتی جنگ اخیر بین حماس و اسرائیل، به زعم بسیاری از کارشناسان، جنگ آمریکا و اسرائیل است.
محمدی کاوند تصریح کرد: یکی از دلایل من برای انتخاب این کتاب، برملا کردن ماهیت جنگطلبانه و عملکرد جنگافروزانه آمریکا در منطقه غرب آسیا (روسیه و چین) و نکته دیگر، تازگی و بهروز بودن مطالب کتاب بود.
در ادامه استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه با تحریر نظرات خود به عنوان مقدمه اظهار داشت: ممکن است ما نگاه یا تحلیل نوام چامسکی را درباره آمریکا یا سیاستهایش قبول نداشته باشیم ولی به نظرم آشنایی با آن مفید است.
سید جلال دهقانی فیروزآبادی ادامه داد: در ایران هم نوعی آمریکاستیزی وجود دارد که دانستن درباره آن، بهویژه برای نسل جوان مفید است.
وی اشاره کرد: همانطوری که درکتاب هم ذکر شده، ما دو نوع روابط بینالملل و دو نوع نظم بینالمللی میتوانیم تصور کنیم، یکی روابط بینالملل و نظم جهانی آمریکایی است و این که نظم جهانی بعد از جنگ جهانی دوم تا سالهای اخیر، یک نظم لیبرال بینالملل آمریکامحور است.
این عضو هیاتعلمی دانشگاه علامه با بیان اینکه بنابر یک گفته مشهور، علم روابط بینالملل، یک علم آمریکایی است، تصریح کرد: منظور از «افول» این است که آیا این نظم ادامه دارد یا نه؟ برخی میگویند منظور فروپاشی آمریکایی و تجزیه آمریکاست.
دهقانی فیروزآبادی ادامه داد: روابط بینالمللی آمریکایی هم یعنی نقض جایگاه استثنایی و منحصربهفرد آمریکا در روابط بینالملل. آمریکاییها حق وتویی فراتر از شورای امنیت برای خودشان قائلند، یعنی میتوانند هرجا صلاح دانستند، منشور سازمان ملل را نادیده بگیرند. بر همین اساس بوش پسر در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد که یا مجوز بدهید یا به عراق حمله میکنم و حمله کرد. این یعنی نقض آشکار منشور ملل متحد.
به گفته وی، اما روابط بینالملل آمریکایی که چامسکی و همکارش میخواهند توضیح بدهند، به نظرم چند ویژگی دارد اول اینکه مبنی بر تحمیل قواعد آمریکاست؛ دیگران باید تبعیت کنند وگرنه مجازات میشوند. دیگری خودبرتربینی یا استثناگرایی آمریکایی. یعنی ما از همه بالاتریم و باید الگوی همه باشیم.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه قانونگریزی در جاهایی که به نفعشان نیست ویزگی بعدی است، افزود: خودمحوری یا یکجانبهگرایی که اصل سیاست خارجیشان است.نکته بعدی که به نظرم خیلی مهم است و بخشی از روابط بینالملل غربی است، این که جامعه بینالملل چند نهاد دارد که یکی نهاد جنگ است. یعنی خود جنگ از نهادهای نظمساز است.
دهقانی فیروزآبادی بیان کرد: این که میگوییم آمریکا جنگطلب است، خیلی هم بد نیست؛ چون یکی از کارکردهای جنگ، ایجاد نظم در روابط بینالملل است. حالا عادلانه بودن یا نبودن این نظم بحث دیگری است. جالبتر این است که نظریهای به نام صلح دمکراتیک دارند که برای برقراری دمکراسی باید جنگید.
وی با بیان اینکه یکی از تناقضات درونی این اندیشه این است که برای صلح مجوز داریم که بجنگیم، گفت: درباره افول در اوایل دهه ۷۰ در خود آمریکا مطرح شد که آمریکا به عنوان واضع نظم بینالمللی و بر اساس نظم لیبرالی، هم خودش و هم نهادهایش رو به افول است (افول یعنی نزول تدریجی). شواهد و قرائن نشان میدهد که آمریکا از آن جایگاه بلامنازع قدرتش رو به افول است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه حجم اقتصاد آمریکا شاید از هزار میلیارد دلار به 23 هزار میلیارد دلار، رسیده باشد، افزود: با اینکه حجم اقتصاد آمریکا دو برابر شدهباشد، ولی چین و سایر بازیگران بینالمللی اقتصادشان چهار برابر شدهاست و چون قدرت در روابط بینالمللی نسبی است و چگونگی توزیع قدرت در روابط بینالملل، روابط بینالملل را تنظیم میکند، حتی اگر سرمایه بیشتر شده باشد، چون سهامداران بیشتر شدند پس سهم کمتر شده است و این یعنی افول جایگاه بلامنازع قدرت (آمریکا).
دهقان فیروزآبادی گفت: نکته مهم دیگر این است که 800 میلیارد دلار بودجه نظامی آمریکا و جنگهایی که راه انداخته، چه میزان دستاوردهای سیاسی و اقتصادی داشته است؟ یک زمانی میگفتند قدرت نظامی حرف اول را میزند اما الان میگویند حرف آخر را میزند. قدرت نرم برای این به وجود آمد که گرهای که میشود با دست باز کرد را با دندان باز نکنیم. چامسکی و شواهد میگویند که آمریکاییها از طریق جنگ به اهدافشان نرسیدند.
به گفته وی، مورد قابل توجه بعدی، نارضایتی و مخالفت و تمرد سایر کشورها در پیروی از آمریکاست. یعنی دیگر هژمونی و قدرت بلامنازع تعیینکننده در روابط بینالمللی نیست و دیگری چالش نظم و موازنه نرم و سختی است که مابقی قدرتها در مقابل آمریکا ایجاد میکنند؛ یعنی با موازنه نرم، امکانات در اختیارش نگذاشتند و با تصمیماتش مخالفت کردند.
این استاد تمام دانشگاه با بیان اینکه موازنه سخت با آمریکا شروع شده است، گفت: چینیها در حوزه اقتصادی، حتی در حوزه نظامی 300 میلیارد بودجه دارند. روسها هم که از قبل بودهاند. پس به نوعی قدرتهای نوظهور دیگر آن سیادت آمریکا را نمیپذیرند.
دهقانی فیروزآبادی افزود: نکته آخر، این که رقابتی بر سر تعیین نظم بینالملل بین آمریکا و غرب و بقیه قدرتها وجود دارد. به نظرم آمریکا دیگر نمیتواند به جایگاهش در روابط بینالملل بازگردد.