هر پدیدهای در جهان مجموعهای ازاثرات و بسامدهای آشکار و مجموعهای از اثرات پنهان دارد که به مرور زمان زنجیرهی علتهای جدیدی را برای تغییرات بزرگ رقم میزند. ویروس کورونا هم علیرغم اثرات ظاهری کشنده ا. ش، آثار پنهانی را در جوامع به جا گذاشته است که شاید اکنون برای داوری دربارهی آن اثرات بسیار زود باشد. اما شرایط فعلی و چشم انداز اکنون این بحران نشان میدهد، پس از پایان بحران و هنگامی که زندگی به روال عادی خود بر گردد (البته اگر برگردد)، شاید دنیایی که میشناختیم و به آن عادت داشتیم دیگر آنگونه نباشد که بود. به نظر میرسد احتمالا در پساکرونا جایگاه و رتبهبندی جهانی چه در مسایل سیاسی و چه اجتماعی و اقتصادی و هم فرهنگی دست خوش تغییرات جدی خواهد شد و در حوزه مسایل داخل کشور هم شاید همین موضوع صادق باشد.
حوزه مسایل اقتصادی:
از لحاظ اقتصادی در کل میتوان گفت: کرونا به جهت ماهیت فراگیر و جهانشمول آن باعث افت رشد اقتصادی و ضربه به توان مالی جامعه و خانوادهها خواهد شد. بخصوص در عدم تعادل عرضه و تقاضا در مورد انواع کسب و کارها و محصولات مختلف. بیشترین آسیب شاید به بخش خدمات وارد شده و آن را تحت تاثیر قرار میدهد. این عدم تعادل را اگر در کنار وضعیت نابسامان اقتصادی کشور قرار دهیم ضریب تاثیر بیشتری را مشاهده خواهیم کرد. هم اکنون بیکاری و تورم به اندازه کافی آزار دهنده هستند، اما به نظر میرسد تا ماهها بعد از فروکش کردن بحران کرونا ویروس این معضلات با شدت و ضریب بالاتری در جامعه خود را نشان بدهند. دلیل دیگر نگارنده در این خصوص کاهش در آمد ناشی از کاهش صادرات ناشی از بحران آتی رکود جهانی بدلیل بحران بیماری کرونا است. پیش بینیها نشان میدهد که بحران رکود اقتصادی آمریکا و اروپا به دلیل کرونا از رکود ۲۰۰۸ بیشتر و دامنه دارتر است. این رکود باعث سلسله اتفاقات اقتصادیی خواهد شد که متاسفانه کشور ما را هم در بر میگیرد. بنابر این تحلیل، نگارنده ضمن نا امیدی تمام از دولت در خصوص برنامهمند بودن، مجددا از دولت و مجلس آتی درخواست میکند به عنوان ارکان اصلی و اجرایی و قانون گذاری کشور، برنامه ریزی دقیق و بدبینانهای را در خصوص حمایتها و بخصوص بودجه بندی مناسب و پیش بینی کننده، در خصوص کاهش آثار پسا کرونایی اقتصاد داشته باشند. پیش بینیها از موج چکهای برگشتی و شرکتهای ورشکست شده و کارکنان بی کار و تعدیل شدهای حکایت دارد که فشار مضاعفی بر نظام تامین اجتماعی و دولت و در نهایت بازار وارد خواهد کرد و اگر برای آن فکری نشود بسرعت امکان حرکت بسمت امنیتی شدن اتفاقات وجود خواهد داشت.
حوزه مسایل سیاسی:
ویروس کرونا به همان اندازه که نظام سلامت جامعه را تحث تاثیر قرار داد و شاید بتوان گفت: دچار زلزله کرد، در حوزه سیاست چه بین المل و چه داخلی تغییرات و آثار زیادی را تحمیل خواهد نمود. مرجعیت سیاسی کشوری مانند آمریکا و دولتهای منطقه یورو ظاهرا دستخوش تاثیر شده و ژستهای حقوق بشر و رعایت حقوق عامه زیر سوال میرود. بصورت جسته و گریخته خبرهایی از توقیف (بخوانید راهزنی) محمولههای سلامت کشورها توسط دولتهای سومی از اروپا، سوالات جدیای را نسبت به این رفتارها و ادامه مرجعیت سیاسی آنها در اذهان مردم کشورها ایجاد کرده است. رفتارهای علم ستیزانه دولتی در انگلستان و آمریکا در شروع بحران بعنوان یک موضوع کم اهمیت (البته در کشور ما هم رگههای ازآن بین مسئولین مختلف در ابتدای بحران وجود داشت) به نوعی از بی اعتمادی مردم به دولتها و بخصوص به سیاستمداران پوپولیست دامن خواهد زد. امید نگارنده این است که این بی اعتمادی به انتخابهای بهتر بیانجامد. از طرف دیگر شکست هیمنه بعضی از کشورها که خود را با تبلیغات در حوزههای بهداشت و رفاه عمومی جز برترینها و توسعه یافته ترینها تبلیغ کرده اند، ولی در عمل و در شرایط بحران عملکردی فاجعه بار داشتند، منجر به خودباوری در جوامع دیگر خواهد شد. در حوزه سیاست داخلی نیز عملکرد پر ابهام دولت و تا حدودی حاکمیت در اوائل بحران، در عدم اطلاع رسانی سریع و صحیح و کوچک نمایی آن و در ادامه عملکرد پر بحث دولت در عدم ایجاد محدودیت اجتماعی مانند ممنوع نکردن سفرها، نبستن شهرهای الوده و نبستن مراکز تجمع مانند حرمها و مراکز بزرگ خرید و ... منجر به شکل گیری فضای بی اعتمادی بین مردم و حاکمیت و دولت شده است. اگر چه اقدام دیر هنگام دولت در ایجاد فاصله اجتماعی تا حدودی این عدم اعتماد را کاهش داد، اما راه بسیار است. مردم از دولت و حاکمیت طلب اقتدار در شرایط بحران دارند. اگر دولت بعنوان متولی این امر در حال حاضر با لطایف الحیلی (همانگونه که اکنون شایع است) بدنبال اهداف سیاسی خود با بالا بردن هزینههای اجتماعی و پزشکی جهت ایجاد زمینه کاهش تحریمها و احیانا مذاکره مجدد را در سر بپروراند، نه یک اشتباه محاسباتی که خیانتی در حق ایرانیان باید تلقی گردد.
به نظر میرسد در برخی از فعالان سیاسی کرونا منجر به شکل گیری فشار مجددی برای افزایش اختیارات ریاست جمهوری شده باشد. نمونههای آن در مقالهای در سایت عصر ایران تاریخ ۱۰/۱/۹۹ است با عنوان "دستاورد کرونا برای روحانی: احساس واقعی ریاست جمهوری! ". نگارنده قضاوتی در مورد قدرت و اختیارات ریاست جمهوری در حال حاضر ندارد، ولی به نظر میرسد برای این استخوان لای زخم باید به سرعت فکری کرد. نمیتوان تا ابد با امید فروشی رای خرید و در زنگ حساب شروع به فلسفه بافی کمبود اختیارات و تدارک چی بودن کرد. به اعتقاد نگارنده فردای بحران کرونا باید نمایندگان مردم با استفاده از تجربیات چهل ساله شکل و فرم نظام حکمرانی ایران اسلامی امروز را بازنویسی کنند و راه را بر هر عیب جو و کم عملی ببندند. قطعا سازکار تغییر قانون اساسی ظرفیت قانونی این عمل خواهد بود.
بخش اجتماعی:
نگارنده معنقد است برخلاف دو حوزه قبلی در حوزه اجتماعی برایند اتفاقات پسا کرونایی، مثبت است. اگر چه در حوزههایی مانند وسواس نظافت و سلامت دچار مشکلاتی خواهیم شد و مصرف وسواس گونه ضدعفونی کنندگان بصورت روال در خواهد آمد و یا یادگرفتن زندگی بدون عزیزان منجر به کاهش ارتباطات خانوادگی و اجتماعی گردد، ولی به اعتقاد نگارنده نوع و سبک جدیدی در حال شکل گیری است که لزوما منفی نیست. بعنوان نمونه حمایتهای اجتماعی بدون انتظار از دولت و حاکمیت که توسط مردم و گروهای مذهبی و دوستانه و حتی بعضا سیاسی انجام شد وهمبستگی و رواج کمکهای خانوادگی و محلی برای حمایت از کسب و کارهای کوچک که میتواند از بازوی رفاه اجتماعی خود برای کمک به کسانی که در اثر بحران آسیب میبیندد، استفاده شود، نوعی از حمایت اجتماعی را نوید میدهد که اگر ماندگار شود، جامعه زیباتر و شادتر خواهد بود. کاهش بخشی از فربهی مناسکی در روابط اجتماعی و مذهبی نیز میتواند بخش مثبت اجتماعی آن باشد. کم رنگ شدن بخشی از اعتقادات اجتماعی و مذهبی نادرست مانند برگزاری مراسمات متعدد اجتماعی (عروسی و ...) باتعداد زیاد و الزامات عجیب و غریب آن و در حوزه مذهبی اعتقادات اخباری گری که متاسفانه در ابتدای بحران منجر به وهن مذهب شد (مانند لیس زدن حرمها و درمانهای ماورایی ...) میتواند نوید دهنده زندگی عاقلانهتر و به صواب نزدیکتری باشد.
البته فشار استرس و نگرانی این بحران و عواقب اقتصادی آن قطعا جنبههای اجتماعی را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد.
نسل انسان دیگر هیچگاه مانند انسان قبل از بحران کرونا نخواهد بود و شرایط هم همانند قبل نخواهد شد. مهم ان است که آماده هر تغییری باشیم و با حفظ هویتمان به هر تغییری سلام کنیم!
نویسنده : سید حمید حسینی محقق و مدرس دانشگاه