دوستی نقل میکرد در روستای پدریشان استاد حمزهای بود که از نعل کردن چارپایان تا کشیدن دندان خلق الله کاری نبود که استاد حمزه انجام نمیداد و هیچ کس دیگری را هم در این امور قبول نداشت. تمام ابزار استاد هم چیزی نبود جز یک انبر دست زنگ زده!
اگر از قضای روزگار کسی از اهالی دندان درد داشت و به اجبار به او مراجعه می کرد، تنها راه حل استاد کشیدن دندان بود. اگر هم کسی شجاعت این درمان دردناک را داشت، استاد انبردست را به دندان آن بنده خدا قفل کرده و با یک فشار دندان فرد بخت برگشته را کاملا در دهانش خرد می کرد و ریشه دندان هم همچنان در جایش میماند. استاد سپس نگاه عاقل اندر نادانی تحویل مردم و مریض منظور میداد و سپس با لحن نکیسایی می گفت"نه! دیگر کار من نیست. بروید شهر تا این جوجه دکترها شاید برایتان کاری کنند. "
حکایت سیاست ورزی مدعیان سیاست در ایران هم مانند استاد حمزه نعلبند است. روزی روزگاری هر کدام از دو جریان سیاسی ایران از فردی حمایت کرده و او را تا مقام منجی بالا برده و هر رقیب قابل تصوری برای او را منکوب و سرکوب و لجن مال کرده و او را نماینده سیاهی و ظلم و تباهی معرفی می کنند.
انتظارات مردم را از قوه مجریه انقدر بالا می برند که حتی اگر تمام حاکمیت هم تعطیل شده و اختیارات آنها به رئیس جمهور انتخابی منتقل شود هم، ظرفیت لازم برای پاسخگویی به آن انتظارات ایجاد شده بوجود نمیآید. وقتی رئیس جمهور انتخابی بر مسند قرار گرفت و با مشکلات واقعی رو به رو شد و از خوابهای شیرین انتخاباتی بیدار گردید و نتوانست به انتظارات پاسخ دهد-چه سال ۹۰ و چه در سال ۹۷-استاد حمزههای نعلبند سیاست ایران که انبردست تعصب جناحی و نفرت افکنی دندان معیشت و فرهنگ جامعه را خرد کرده اند، با نگاهی متکبرانه و عاقل اندر نادان به مردم نگاه کرده و میگویند اصولا رئیس جمهور- که در سفره خلق الله انداختند- انتخاب ما نبود و ما اجبارا خیرالموجودین! را انتخاب کردیم و زمین و زمان و همه و باز هم همه مقصر تحلیل غلط ما هستند و ما بی تقصیر فرزندان خداوند صداقت هستیم. نفرت انگیزتر اینکه با نگاهی متکبرانه به جای عذر تقصیر و پذیرش مسئولیت انتخاب و تحلیلشان، میگویند که اصولا در انتخابات بعدی شرکت نمیکنیم و بدلیل زیاد فهمیده بودنمان ما خودمان تعیین میکنیم که ساز و کار مناسب انتخابات در کدام دوره درست و در کدام دوره غلط است. حالا دیگر ما مردم میمانیم با دندانی که در دهان نداریم و ریشه پوسیده دردناکی که در لثه هایمان رنجمان می دهد و عالمان علم سیاست ایرانی! خدایا کمک...