هر چند به باور بسیاری از مردم خشکسالی پدیدهای دورهای است که با گذر زمان امکان عبور از آن وجود دارد، اما واقعیت این است که بنا به دلایلی مثل تغییر اقلیم با گذر زمان نه تنها این پدیده طبیعی از بین نخواهد رفت، بلکه شدت نیز خواهد یافت؛ وضعیتی نگران کننده که یکی از نشانههای خسارت بار آن را باید مهاجرت اجباری و تغییر آرایش جمعیتی کشور دانست.
به گزارش «تابناک»، دادههای آماری مربوط به بارندگیها در نقاط مختلف کشور نشان میدهد که در سالهای اخیر روند بارش در کشور ایران به شدت رو به کاهش بوده و این روند با گذشت زمان نه تنها بهبودی حاصل نکرده بلکه بدتر نیز شده است؛ واقعیتی اجتناب ناپذیر که در مورد مناطق جنوبی کشور با کاهش بیشتری رو به رو بوده است.
این ادعا را میتوان با بررسی دادههای آماری بارندگیهای سال آبی جاری و مقایسه آن با بارندگیهای سالهای گذشته برداشت که حکایت از کاهش ۳۰ تا ۷۰ درصدی بارشهای سالانه دارد.
اگر تا همین چند سال پیش استان هایی، چون سیستان و بلوچستان، کرمان، خراسان جنوبی و هرمزگان به عنوان استانهایی با فقر منابع آبی معروف بودند، حالا بررسیهای میدانی حکایت از این مهم دارد که نه تنها وضعیت خشکسالی و کاهش منابع آبی در این استانها بدتر از گذشته شده است، بلکه بسیاری از استانهای دیگر کشور، چون خوزستان، یزد، اصفهان، خراسان شمالی، سمنان، فارس، بوشهر و ... نیز با بحران خشکسالی مواجه هستند.
چندی پیش رحمانی فضلی، وزیر کشور با اشاره به همین مسئله از مطالعات و پژوهشهایی سخن گفت که نشان میدهد در سال و ماههای اخیر موج شدیدی از مهاجرت از استانهای جنوبی کشور به سمت استانهای شمالی و مرکز کشور آغاز شده است؛ اتفاقی که خیلی زود به تغییر الگوی جغرافیایی جمعیت کشور منجر خواهد شد و پیامدهای خسارت بار فراوانی را به همراه خواهد داشت.
برای اطلاع از جزئیات این مسئله نگران کننده و پیامدهای اجتماعی مرتبط با آن، با دکتر محمد میرزایی، جمعیت شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران هم کلام شدیم.
آنچه در ادامه میخوانید، مشروح این گفتگو است.
-آقای دکتر باسلام و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید. برای شروع نظر خودتان را در مورد کلیت آرایش جغرافیایی جمعیت در کشور و مسائلی که به آن مرتبط است، بیان کنید؟
واقعیت این است که در ایران و در قرن گذشته تحولات گسترده و قابل تأملی از نظر جمعیتی رخ داد که بی سابقه بود. از دهه ۱۳۳۰ تا دهه ۱۳۶۰ میزان رشد جمعیت کشور به طور فزاینده حالت انفجاری به خود گرفت که پیامدهای متعددی را باعث شد. از جمله پیش آمدن مشکلاتی در بحث مسائل زیست محیطی که اکنون شاهد آن هستیم.
اساساً انسانها توسعه طلب هستند و این توسعه طلبی مردم سبب میشود که بهره برداری از منابع طبیعی با هدف دست یابی به توسعه بیشتر شود. حالا هر چقدر این جمعیت افزایش یابد این موضوع پر رنگتر خواهد بود.
با اینکه در حال حاضر نیز رشد جمعیت کشور بالاست، اما بررسیها نشان میدهد که این تحت تأثیر عوامل مختلف در حال رفتن به سمت تعادل است و این مهم میتواند در آینده نزدیک کشور را تا حدودی از نگرانیهای جمعیتی خارج کند؛ لذا بنده عقیده دارم رشد جمعیت کشور باید متعادل شود تا بحرانهای متأثر از این بخش کاهش یابد.
-مشخصاً میخواهم از شما در مورد پدیده مهاجرت، چرایی بروز آن و نیز سابقه بروز آن در گذشته بپرسم. به نظر شما مهاجرت اساساً پدیده نوظهوری است یا خیر؟
واقعیت این است که مهاجرت در طول تاریخ همواره وجود داشته است و بارها در تاریخ خوانده ایم که آریاییهای ساکن در ایران نیز هزاران سال قبل از مناطق شمال آسیا به این منطقه مهاجرت کرده اند.
با این حال بعد از انقلاب صنعتی در جهان، پدیده مهاجرت مردمی با شکل جدیدی از روستا به شهر شدت گرفت و اگرچه روزگاری جمعیت روستاهای جهان بیش از ۹۵ درصد بود این تناسب در زمان ما تا بیش از ۵۰ درصد به نفع مناطق شهری تغییر کرد.
در دورانی که پدیده مهاجرت از روستا به شهر افزایش یافت، مسئله مهم این بود که شهرها در بخش تولیدات صنعتی و خدمات کارایی و نقش مولد بیشتری پیدا کردند و جذابیتهای بیشتری نسبت به روستاها برای زندگی پیدا کردند.
-نظر شما در مورد پراکندگی جغرافیایی جمعیت در ایران چیست و مهاجرتهای دهههای اخیر ایران را چگونه ارزیابی میکند؟
در ایران که به شکل تقریبی چیزی حدود دو سوم آن کویر و بیابان است هم در گذشته شرایط به همین شکل بود و اکثریت جمعیت در روستاهای پراکنده زندگی میکردند. آرایش کنونی جمعیت نیز وقتی روی نقشه مرور شود حکایت از حضور حداکثری جمعیت کشور در مناطق شمالی و کوهپایههای دارای منابع آب قابل قبول است.
در دو دهه اخیر و همراه با تشدید بحران آب در استانهای جنوبی کشور ما شاهد هستیم که سیل گستردهای از مهاجرتها به سمت مناطق مطلوبتر کشور به جریان افتاده است که این مسئله به نوعی با شرایط کلی مهاجرت در دهههای گذشته متفاوت است.
-شما تفاوت مهاجرتهای اخیر ایران با مهاجرتهای دهههای گذشته را چگونه میبینید؟
اگر پیشتر شهروندان برای رسیدن به شرایط مطلوبتر از یک محیط مناسب برای زندگی به سمت منطقه دیگر مهاجرت میکردند، حالا بحرانهای زیست محیطی به صورت مشخص برای آنها چارهای جز مهاجرت باقی نگذاشته است. این وضعیت را میتوان مهاجرت اجباری بر خلاف مهاجرت در دورههای پیش که اغلب مهاجرتها اختیاری بود، توصیف کرد.
یکی از دلایل مهاجرت روستائیان در ایران بخاطر بحران در تأمین معاش ضروری در روستاهایی است که اکنون به واسطه بحران آب و خشکسالی چندان تولید مشخصی ندارند، باید در همین بعد ارزیابی و طبقه بندی کرد.
جامعه شناسان و متخصصان مسائل جمعیتی در گذشته شاید به صورت مشخص به بحران خشکسالی و خسارتهای متعاقب آن از جمله مهاجرت تأکید چندانی نکرده باشند، اما آنها در مورد مسائلی مثل ضرورت توجه به ترکیب جمعیتی و جلوگیری از انفجار غیر قابل کنترل جمعیت بارها هشدار داده اند.
-نظر شما در مورد نقش رشد جمعیت در بروز بحرانهای زیست محیطی چیست؟ آیا جمعیت در این زمینه متأثر بوده است یا اثر گذار؟
رشد انفجاری جمعیت که در برخی سالها از کنترل خارج شد را میتوان یکی از عوامل مهم بروز چالشهای زیست محیطی کنونی دانست. بر خلاف بسیاری که اعتقاد دارند فقط سوء مدیریتها بوده است که شرایط نامطلوب کنونی را رقم زده است، من بر این باور هستم که منکر سوء مدیریتها نمیتوان شد، ولی این چالشها عمدتاً بخاطر پاسخگویی به همان موج روز افزون نیازها شکل گرفته است.
ما در حال حاضر در شرایط تنش آبی هستیم و هنوز با بحران کم آبی کامل فاصله داریم. در چنین شرایطی مدیریت مطلوب منابع آب، مصرف بهینه و تلاش برای پرهیز از اقدامهای مخرب و تهدید آفرین میتواند نقش موثری در کاهش حجم خسارتها در آینده داشته باشد.
به نظر من با مدیریت صحیح جمیعت و تلاش برای حفظ تعادل رشد آن که به نوعی از افزایش بی رویه و نیز کاهش بی رویه جمعیت پرهیز میکند، میتوان زمینهای را فراهم کرد که خسارتهای مورد اشاره چندان خطر آفرین نباشد.
-شما به عنوان یک جمعیت شناس به مدیران کشور فارغ از دولتها به صورت کلی در بحث برخورد مناسب با جمعیت و بهره برداری از توانمندیهای آن نمره قبولی میدهید یا خیر؟
مدیران کشور در دهههای گذشته به نظر من در بحث مدیریت توزیع جغرافیایی جمعیت و بهره برداری بهینه از توانمندیهای جمعیتی کشور نمره چندان خوبی نمیگیرند. چرا که میدانیم برای توسعه و مدیریت صحیح نیاز به برنامه ریزی و داشتن افقهای روشن در آینده هستیم که این مسئله در گذشته بارها از سوی مدیران کشور نقض شده است و حتی در برههای از زمان شاهد این بودیم که مسئولان اقدام به انحلال سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور اداری و استخدامی کردند.
-یک مسئله مهم در بحث مهاجرت موضوع خالی شدن مبادی این رخداد اجتماعی از جمعیت فعال است، آیا این به خودی خود یک تهدید بزرگ نیست؟
مهاجرانی که از مناطق خشک و کمتر برخوردار به لحاظ طبیعی به شهرهای شمالی و مرکز کشور مهاجرت میکنند، اگر در این مناطق جذب اقتصاد مولد شوند و بازارهای مناسبی برای کار به دست بیاورند، این مسئله میتواند تا حدودی امید بخش باشد چرا که آنها میتوانند به بازماندگان خود در مبدأ مهاجرت به لحاظ مادی کمک کنند و آنها را در شرایط مطلوب نگاه دارند، اما این مسئله زمانی است که بپذیریم این افراد در مقصد با شرایط خوبی رو به رو میشوند، این در حالی است که میدانیم مهاجران در مقصد مهاجرت خود با شرایط مطلوبی به لحاظ بازار کار رو به رو نمیشوند و مشکل اقتصادی آنها گریبان مناطق مبدأ را نیز میگیرد.
-باتشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید. اگر در پایان نکتهای هست که باید به آن اشاره شود، بفرمایید؟
با همه این شرایط من به آینده خوشبین هستم، کشورهایی را در جهان میبینیم که شرایط چندان مطلوبی به لحاظ آب و هوایی رو به رو نبوده اند، اما موفق شده اند در گذر زمان با مدیریت مطلوب و تعدیل رشد جمعیت با شرایط مناسبی رو به رو شوند و با استفاده از پنجره جمعیتی بر چالشها فائق آیند. کشور ما هم میتواند با ورود به قرن ۱۵ شمسی و دوره تثبیت پنجره جمعیتی، چنین مسیری را طی کند.
گزارشگر: رضا رحیمی