گل مراد هم شهردار معرفی کرد.
چند وقتی است گل مراد وارد شورا شده و از این امر بسیار خرسند و خوشحال است گل مرادی که تا دیروز هیچکس تحویلش نمیگرفت حالا با ورودش به مساجد و جلسات پشت بلندگو معرفی میشود و خیرمقدم گویان بالای مجلس مینشیند و آورد میدهد. بنده خدا هنوز باورش نشده که رأی آورده و شورا نشین شده.
چند وقتی است که شهر شهردار ندارد و مردم هم هر جا گل مراد را میبینند سؤال میکنند پس شهردار کی معرفی میکنید گل مراد هم مجبورا میگوید: ((در حال بررسی هستیم)) و زیر لب با خودش میگوید گوید ((هفت نفریم جز خودم همه گزینه دارن)) یکباره گل مراد یاد کدخدا صادق میافتد که چقدر خوب روستا را مدیریت میکرد میدانده را چمن کرد محل رفتوآمد گاوها و گوسفندان را معین کرد طرح زوج و فرد عبور خرها و اسبها را ریخت و از همه مهمتر حضور کودکان را در کنار تراکتور جرم دانست و خوشبختانه با من هم بسیار مچ بود و حرفهایم را خوب گوش میکرد خیلی مرد بود پول ساخت طویله در کنار باغچه هم از من نگرفت ...
من هم فردا در جلسه شورا کدخدا را بهعنوان گزینه خودم برای شهردار معرفی میکنم مگر من چی از دیگران کمتره همه گزینه آوردن منم یکی میارم ببینم کدوم بهتره.
گل مراد رفت به سمت خانه و مدام با خودش میگفت: ((حالا که این جوریه منم کدخدا رو معرفی میکنم با داشتن سابقه مدیریت و دوستی عمیق و از همه مهمتر حرفگوشکن و رفیقباز خیلی همدلشان بخواهد مردی بااینهمه سوابق شهردار شود)) گل مراد رفت و رفت بنده خدا و هنوز هم دارد میرود...
طنزی کوتاه از کورش قپانوری خبرنگار و نویسند مردمی.