بسیاری از کشورهایی که امروز به عنوان پیشرو در اقتصاد جهانی حضور دارند در تاریخ خود شاهد روزهای پر تلاش و هفتههای پر کار برای عموم مردم بودهاند.
حتی اقتصادهای نوظهور یا سرزمینهایی که امروز دارای نرخ رشد بالا هستند تکیه اساسی به تلاش زیاد و فزونگرایی در کار دارند. از جمله این مثالها میتوان به ۶۰ ساعت کار در دورهگذار کرهجنوبی و ۵۵ ساعت کار در آلمان در دهههای پس از جنگ جهانی اشاره کرد.
حتی امروز نیز کشورهایی مانند چین و هندوستان، منبع اصلی رشد را در تلاش عمومی یافتهاند.از سوی دیگر یکی از بزرگترین عوامل حامی در رشد رقابتپذیری و دستیابی به اقتصاد برتر نظام ارزشی جامعه است که حتی در برخی از ممالک با مباحث دینی در هم آمیخته است.
به طور نمونه میتوان به تفکر کنفوسیوس در ترغیب تلاش و فعالیت برای ساخت و تفکرات پروتستانیسم برای تلاش مثبت دنیوی اشاره کرد. حتی ریشه تفکرات و فرهنگ کار را میتوان در ساختههای هنری کشورهای پیشرفته یافت به طور نمونه بسیاری از محصولات سینمای کره در محیط کار و با انگیزش مثبت تولید میشود.در نگاه سوم از این بحث ترکیب تلاش و فرهنگ را باید نگریست و اینکه چطور میتوان از گسترش فرهنگی برای ترغیب کسب و کار بهره گرفت. به طور مسلم این بخش با استراتژیسازی در بخش عمومی و سیاستگذاری در ارتباط خواهد بود.
سیاستگذار موظف است بر اساس فرصتهای موجود در بطن فرهنگ و باشکوفا کردن این بخشهای یاریرسان با تکیه بر راهبرد و خط مشی، جامعه را به سوی کارآفرینی و تلاش بیشتر سوق دهد، هرچند دوره برنامهریزی در این بخش ۱۰ تا ۳۰سال به طول میانجامد ولی تاثیرگذاری آن بر رشد اقتصادی سالم در جامعه تضمین شده و عمیق است.تعطیلات و مقدار آن را میتوان از نگاهی یکی از نمادهای فرهنگی کشور به شمار آورد.
تعطیلات از سویی اثر مثبت برای استراحت و بازیابی اقشار دارد اما از نگاهی دیگر آهنگ کسبوکار در جامعه را دچار اختلال میکند. تعطیلی بازارهای رسمی شامل بورس، ارز و کالا باعث ناتوانی بخش خصوصی در تصمیمگیریهای فوری میشود. تعطیلات طولانی ایام سال نو نیز به نوعی بیشتر از آنکه اثر مثبت در بازیابی افراد و استراحت مفید داشته باشد به فرآیندی فرسایشی تبدیل میشود که میتوان آثار آن را حتی تا پایان ماه ابتدایی سال مشاهده کرد. در کنار حجم زیاد تعطیلات رسمی باید به تعطیلات برنامهریزی نشده و روزهای بین تعطیلات اشاره کرد.
از نگاه موافقان افزایش تعطیلات این منطق مطرح میشود که افزایش تعطیلات اثرمثبت بر بهبود راندمان کار دارد و باعث بازیابی بیشتر میشود اما آیا نباید این پرسش را مطرح کرد که تاثیر تعطیلات فعلی در کشور چگونه است و آیا باعث دستیابی به اهداف اقتصادیمان میشود یا اینکه خود به عنوان مانعی فرهنگی و با ایجاد گسست فرآیندی به کسب وکار و اقتصاد آسیب میزند؟میتوان در کل و نتیجه بحث گفت که برنامهریزی حال حاضر کشور در عرصه تعطیلات به شدت نیازمند ساماندهی با نگاه کاهشی است.
مهدی جباریان/ کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک