هر بار که از خانه بیرون میروم اشهد خودم را هم میخوانم؛ چون هرآن ممکن است تیر برقی بر سرم بیفتد و کارم را یکسره کند. همانند تیر برقی که در عکس مشاهده میکنید. این تیر برق هرروز و هرروز کجتر میشود و خدایناکرده اگر روزی میلگردهایش بشکند و بر زمین بیفتد بدون در نظر گرفتن قطعی برق و طبعات جانیاش، هزینه زیادی را برای اداره برق در بر خواهد داشت. پس بسیار عاقلانهتر است که قبل از وقوع هر حادثهای چارهاش را اندیشید و آن را حل کرد.
این مشکل اگر به این شکل باقی بماند قطعاً به حادثهای بد مبدل خواهد شد. آن زمان دیگر کپیبرداری از روش ژاپنیها و مظلومنمایی و استعفا فایده نخواهد داشت؛ پس ارگان عزیز، نهاد محترم، رییس دلسوز و مدیر قطعاً بالیاقت، کافی است خودنویستان را از روی میز بردارید و منت بر سر جان این مردم گذاشته و مرحمت بفرمایید و دستوری صادری کنید تا این تیر برق تعویض گردد و جان ناقابل چند تن از همشهریانمان گرفته نشود!!!
اگر به این شکل پیش برود آمار کشتار و مصدومان تیر برقگرفتگی از خود برقگرفتگی هم بیشتر خواهد شد!!!
در ضمن تا فراموش نکردم مطلبی هم باید اضافه کنم که: اگر روزی تصمیم داشتید به مرکز شهر بروید و اگر هم جان سالم از چاله (چاه) های عمیق اداره آب به دربردید حتماً حواستان به تیر برق روبروی پاساژ زرینی هم باشد و حتماً جاخالی بدهید. چون بدون شک سرتان به میلههای متصل به این تیر برق خواهد خورد.
اگر حتی ذرهای جان همشهریان برایتان ارزش دارد لطفاً هرچه سریعتر این مشکلات را حل کنید.
اجرکم عندالله
پینوشت: تیر برق در تصویر مربوط به خیابان دکتر اقبال، نبش کوچه روستایی میباشد.