روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان «دولت سیزدهم و مافیای کاغذ» این گونه آورده است:
مافیای کاغذ، یکی از دهها مافیائی است که در دوران تحریمها به جان کشور افتاد و همچنان در حال مکیدن خون بدن نحیف مجموعه نشر و مطبوعات است.
دولتهای گذشته نتوانستند مافیای کاغذ را از پا دربیاورند و حالا نوبت دولت سیزدهم است که هنر خود را در مصاف با آن نشان دهد. این روزها متولیان امور نشر و مدیران مطبوعات از شرایط حاد کاغذ مینالند و مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وعده حل مشکل میدهند. بعضی نشریات و روزنامهها تعطیل شدهاند و تعدادی دیگر در آستانه تعطیلی قرار دارند. این وضعیت بسیار تأسفبار به دلایل مختلف پیش آمده که عمده آنها اقتصادی و یکی از آنها مشکل کمبود و گرانی کاغذ است.
برای دولت سیزدهم که به شعار درونزائی و نفی برونگرائی ابراز علاقه میکند، راهحل مشکل کاغذ اینست که تولید کاغذ در داخل کشور را در اولویت قرار دهد. در دولت دوازدهم جلسات متعددی برای راهاندازی مجدد کارخانه کاغذ مازندران و تأسیس کارخانهای برای تولید کاغذ در خوزستان با استفاده از «باگاس» باقیمانده از مجموعه کشت و صنعت هفتتپه تشکیل شد و وعدههای زیادی هم داده شد ولی این وعدهها تاکنون عملی نشدهاند. اگر این دو کارخانه به تولید انواع کاغذ موفق شوند، مشکل نشر و مطبوعات تا حدود زیادی حل خواهد شد. گره کور این ماجرا توسط مافیای کاغذ ایجاد شده که با همراهی عناصری در بعضی وزارتخانهها و دستگاههای دولتی مانع راهاندازی این کارخانهها میشوند تا واردات کاغذ دچار لطمه نشود و اصحاب مافیای کاغذ از سود کلانی که از این طریق به جیب میزنند محروم نشوند. آن عناصر کارچاقکن موجود در بدنه ادارات دولتی نیز با کمکی که به مافیای کاغذ میکنند، مواجب خود را از اصحاب مافیا دریافت میکنند و با انواع و اقسام کارشکنیها و سنگاندازیها مانع رسیدن کشور به تولید کاغذ در داخل میشوند.
در حال حاضر در داخل کشور هم کاغذ تولید میشود ولی این کاغذها اولاً مناسب چاپ کتاب و روزنامه نیستند و ثانیاً تولید به اندازه موردنیاز نیست. بعضی از کارخانههای تولید کاغذ نیز به بهانههای مختلف، به جای تولید کاغذ، خط تولید خود را به مقوا و کارتن اختصاص دادهاند و اهداف دیگری را دنبال میکنند.
در دولت دوازدهم، مدیران مطبوعات و متولیان نشر شاهد تلاش مسئولین ارشد دولتی برای راهاندازی کارخانههای کاغذ به ویژه برای چاپ کتاب و روزنامه بودند ولی جبهه مشترک مافیا و عناصر دستنشانده آنها در بدنه دستگاههای دولتی مانع به نتیجه رسیدن آن شدند. مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوازدهم نیز برای به نتیجه رسیدن تلاشهای مربوط به تولید کاغذ داخلی همراهی زیادی کردند. این تلاشها اگر در دولت سیزدهم ادامه پیدا کند و با جدیت و قاطعیت برای تولید داخلی کاغذ اقداماتی صورت بگیرد، میتوان به حل مشکل کاغذ امیدوار بود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید این مهم را یکی از اولویتهای کاری خود بداند و تا رسیدن به نتیجه قطعی، آن را دنبال کند.
در شرایط کنونی که بار دیگر مشکل کمبود کاغذ حاد شده و گرانی آن نیز مزید بر علت است، چاره کوتاهمدت اینست که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای وارد کردن کاغذ اقدام نماید و در این زمینه از تجربه دستاندرکاران معاونت امور مطبوعاتی این وزارتخانه استفاده کند. در عین حال، توجه به این نکته بسیار ضروری است که تکیه اصلی باید روی راهاندازی کارخانجات کاغذ در داخل باشد. با تولید کاغذ داخلی، علاوه بر اینکه تحریمها ناکارآمد خواهند شد، دست مافیای کاغذ نیز قطع میگردد، اصحاب نشر و مطبوعات نفسی تازه خواهند کرد و مهمتر از همه اینکه دولت سیزدهم به یک موفقیت مهم فرهنگی دست خواهد یافت.