شفقنا- روزنامه آفتاب یزد در مطلبی با عنوان «مشکل کجاست؛ مدرنیته یا فقر؟» این گونه آورده است:
به تازگی مرکز آمار ایران طی گزارش مفصلی به کاهش ۳۶ درصدی ازدواج و افزایش ۲۸ درصدی میزان طلاق طی سالها ۹۰ الی ۹۹ در کشور اشاره کرده است. در طول این سالها غالبا کشور از لحاظ اقتصادی تحت فشار بوده است و شاید مدت زمان کوتاهی به میزان بسیار کمی شرایط اقتصادی با بهبود همراه شده است که نمود آن در آمارهایی که در ادامه مفصلا به آن اشاره خواهیم کرد، مشخص است. بر اساس این آمار به راحتی میتوان به این نتیجه دست پیدا کرد که ارتباط مستقیمی میان وضعیت اقتصادی کشور و میزان ازدواج و طلاق وجود دارد. از سوی دیگر متاسفانه دور نمای اقتصادی دهه آینده مناسب نیست و این ترس و هشدار وجود دارد که این آمارها همچنان در مسیر نامطلوبی افزایش و کاهش پیدا کنند.
آمار چه میگوید؟
گزارشهای رسمی از روند افزایشی طلاق و کاهش ازدواج در ۱۰ سال گذشته حکایت دارد. مرکز آمار ایران طی گزارشی تفصیلی به بررسی وضعیت شاخصهای کلان اقتصادی و اجتماعی از سال ۱۳۹۰ تاکنون پرداخته که در بخشی از این گزارش در سرفصل جمعیت و نیروی انسانی آماری از وضعیت ازدواج و طلاق ثبت شده در کشور از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ ارائه شده است. این گزارش نشان میدهد که نسبت طلاق به ازدواج طی این سالها از ۱۶.۳ به ۳۲.۹ افزایش داشته است که روندی افزایشی طی کرده، ولی در سال ۱۳۹۸ در بالاترین نقطه در این دوره یعنی ۳۳ درصد قرار میگیرد، ولی در سال گذشته ۰.۱ درصد کاهش پیدا کرده است. جزئیات دیگری از این آمار نشان میدهد که در سال ۱۳۹۰ مجموع ازدواج ثبت شده ۸۷۴ هزار و ۷۰۲ نفر بوده که در سال ۱۳۹۹ به ۵۵۶ هزار و ۷۳۱ نفر کاهش یافته است. در این بازه زمانی روند ازدواج عمدتا کاهشی بوده، اما در سال ۱۳۹۵ اندکی افزایش ازدواج ثبت شده و از حدود ۶۸۵ هزار و ۳۵۲ به ۷۰۴ هزار و ۷۱۶ نفر میرسد، ولی در سال بعد با افت حدود ۱۰۰ هزار نفری مواجه میشود. براین اساس، محاسبات نشان میدهد که ازدواج در ایران در فاصله ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، بیش از ۳۶ درصد کاهش یافته است. اما در رابطه با وضعیت طلاق در کشور آمار حاکی از آن است که در سال ۱۳۹۰، ۱۴۲ هزار و ۸۴۱ نفر طلاق ثبت شده بود که در سال ۱۳۹۹ به ۱۸۳ هزار و ۱۹۳ نفر افزایش یافته است. روند تغییرات طلاق نیز عمدتا افزایشی بوده، ولی در فاصله ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ اندکی کاهش داشته است که این روند در سال گذشته مجددا افزایشی میشود. بر این اساس، میزان طلاق در ایران از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ حدود ۲۸ درصد افزایش داشته است.
سعید معدنی جامعه شناس و استاد دانشگاه در این باره به آفتاب یزد گفت: «قطعا رونق اقتصادی و وضعیت آن بر میزان ازدواج و طلاق تاثیر دارد. اما من علت این موضوعات را در نقاط دیگری جست و جو میکنم. به نظر من زیرساختهایی در جامعه ما شکل گرفته است که پیامد افزایش طلاق و کاهش ازدواج را با خود به همراه دارند. شکلگیری این زیر ساختها از دهه ۵۰ شروع شد که پهلوی به نوعی تمایل داشت جامعه را مدرن سازد؛ در مسیر مدرنیته قرار گرفتن خود به خود باعث کاهش ازدواج و بروز پدیدههای مانند طلاق و عادی تلقی شدن آنها شد. مدرنیتهای که پهلوی شروع کرد در مواجهه با شور انقلابی متوقف شد، اما اتفاقاتی در بعد از انقلاب رخ داد که ما دوباره به همان مسیر تعیین شده توسط مدرنیته بازگشتیم. یکی از این اتفاقات رشد شهر نشینی بود که رشد آن با کاهش ازدواج، کاهش باروری و افزایش طلاق ارتباط دارد. یعنی در همه جوامع که رشد شهرنشینی بالا است ما با این پدیدهها مواجه هستیم. همچنین عامل دومی که باعث این موضوع شد بحث گسترش آموزش عالی بوده است. گسترش آموزش عالی مانند دانشگاههای پیام نور، غیر انتفاعی، آزاد، علمی کاربردی و حتی خود دانشگاه دولتی سن ازدواج را بالا برد. از سوی دیگر با بالا رفتن میزان تحصیلات از تعداد فرزندان کاسته میشود. تحقیقات نشان داده است بین افزایش میزان تحصیلات و کاهش تعداد فرزندان رابطه وجود دارد. در ضمن با افزایش تحصیلات میزان طلاق هم افزایش پیدا میکند، زیرا زنان با سواد انتظار حقوق برابر و امتیازات بیشتری دارند و این با جامعه سنتی در تقابل قرار میگیرد و باعث افزایش طلاق میشود.»
رابطه رفاه اقتصادی و افزایش میزان ازدواج
وی در پاسخ به این سوال که آیا رفاه باعث افزایش ازدواج میشود، گفت: «این موضوع حداقل در تجربه کشورهای پیشرفته معنا ندارد. برای مثال در کشور فرانسه، آلمان، انگلستان و ایتالیا که وضعیت اقتصادی خوبی حاکم است میزان ازدواج پایین است و طلاق هم آمار بالایی دارد. از سوی دیگر در افغانستان که یک جامعه سنتی با ۶۰ درصد روستایی وجود دارد، اما وضعیت اقتصادی خوبی حاکم نیست میزان ازدواج و باروری بالا است. همچنین در این نوع از جوامع میزان طلاق نیز پایین است؛ لذا من فکر میکنم بین مدرن شدن و وقوع این پدیدهها رابطه مستقیم وجود دارد. شرایط اقتصادی و بهبود این وضعیت در طلاق و ازدواج تاثیرگذار است، اما دلیل اصلی نیست. معمولا در جوامعی که راه مدرنیته را در پیش گرفتهاند مثل ژاپن، آلمان و فرانسه ما شاهد کاهش ازدواج و افزایش طلاق هستیم. همین تجربه در ژاپن رخ داد که تلاش بسیار زیادی وجود داشت که میزان ازدواج و باروری بالا برود، اما در حال حاضر رشد جمعیت این کشور منفی شده و میزان طلاق هم افزایش پیدا کرده است. این نشان میدهد بین مدرن شدن و افزایش شهر نشینی و کاهش ازدواج و افزایش طلاق رابطه مستقیمی وجود دارد.»
>تامین نیازهای اولیه در ازدواج اصل است
در ادامه امان الله قرائی مقدم جامعه شناس نیز در این باره به آفتاب یزد گفت: «بین درآمد اقتصادی و ازدواج مسلماً رابطه مستقیم و همه جانبه وجود دارد. زیرا تامین نیازهای اولیه در ازدواج اصل است؛ لذا درباره تاثیرگذاری اقتصادی بر مقوله طلاق و ازدواج شکی نیست. اما در مسئله ازدواج عوامل متعدد دیگری نیز دخالت دارند. چند عامل ازدواج را به تعویق میاندازند: تحصیلات، سربازی و تفریحات بیرون از خانه. از سوی دیگر بسیاری از افراد با وضعیت درآمدی و اقتصادی مطلوب به ازدواج تن نمیدهند. درست است که یکی از عوامل طلاق مسئله اقتصاد است، اما عوامل بسیار زیادی در وقوع طلاق تاثیر دارند. شکی نیست با تنوع طلبی و فزون خواهیهای موجود شرایط ازدواج و طلاق ا ز این هم بیشتر شود. از آنجا که ذهنیت حاکم بر جامعه بشری از جمله ایران حسیات و مادیات است، اقتصاد اصل قرار میگیرد. در چنین جامعهای روابط معنوی و انتخابهای معنوی رنگ میبازد و به صوری تبدیل میشود.»
ازدواج؛ امری هولناک
وی ادامه داد: «باتوجه به وضعیت موجود و تاثیر رسانهها آمار ازدواج با کاهش بیشتری رو به رو خواهد شد. ازدواج به تهمیدات نیاز دارد. اقتصاد اصل است، اما پرورش، آموزش و چشم اندازه به آینده نیز تاثیرگذار است. در نتیجه نبود چشم انداز، یاس و ناامیدی در جامعه گسترش پیدا میکند. از سوی دیگر میزان طلاق در بین طبقه متوسط جامعه بیشتر است؛ لذا طبقه اجتماعی، سطح تحصیلات و نوع روابط در میزان طلاق تاثیرگذار است. این روزها ازدواج به امری هولناک برای جوانان تبدیل شده است، زیرا دولت تمهیدات مورد نیاز آن را فراهم نکرده است. چشم انداز من از آینده چشم انداز خوبی نیست و تا به مسائل اساسی پرداخته نشود جوانان ازدواج نخواهند کرد. در آینده هم میزان طلاق بالا خواهد رفت و هم میزان ازدواج کاهش پیدا خواهد کرد. این برای جامعه بسیار خطرناک است و تا زمانی که دولت برای این مسئله فکر اساسیای نکند این خطر جامعه را به صورت مداوم تهدید خواهد کرد. امروزه جوانان ما بیپناه رها شدهاند و من با توجه به این شرایط چشم انداز خوبی از آینده ندارم و امیدوارم مسئولان به خصوص در رفع بیکاری بکوشند.»